الکتروسیکلت

شارژر موبایل مخصوص موتور

الکتروسیکلت

شارژر موبایل مخصوص موتور

سلام خوش آمدید

۲۴۲ مطلب با موضوع «موفقیت» ثبت شده است

برایان تریسی مشاور و روان‌شناس بزرگ و یکی از معتبرترین مراجع صاحب نظر جهان در زمینه‌ی موفقیت و پیشرفت بشر می‌باشد.

وی یکی از موفق ترین مشاوران تجارت در ایالات متحده و یکی از مشهورترین سخنرانان حرفه ای در جهان به شمار می رود . برایان تریسی حدود سی کتاب نوشته که تعدادی از آنها به ۱۲ زبان ترجمه شده است . برنامه های آموزشی سمعی و بصری وی در سراسر جهان برای آموزش مدیران ، فروشندگان ، موفقیت شخصی و مدیریت زمان استفاده می شود .علاوه بر آن ، وی به ۸ کشور در ۵ قاره جهان مسافرت کرده و در آنجا کار کرده است . وی در رشته تجارت و مدیریت درجه دکترا دارد. برایان روشی عالی برای تبدیل ایده ها و دیدگاه ها به استراتژی های عملی دارد که سریع عمل می کنند و زود نتیجه می دهند وی مدیر سازمان جهانی مشاوره و آموزش برایان تریسی است که در ساحل سولانا واقع در کالیفرنیا قرار دارد . 120 قانون او در زندگی برای موفقیت و رسیدن به هدف است که پیشنهاد مبکنم حتماً مطالعه نمایید.


البته امروز به دلیل وقت کمی که دارم چند تا از اونارو توی این پست می نویسم 

1- قانون علت و معلول

هرچیز به دلیلی رخ می دهد . برای هر علتی معلولی هست و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد . چه از آنها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید .چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد.


2- قانون ذهن

همه علت ها و معلول ها ذهنی هستند . افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند افکار شما آفریننده اند . شما تبدیل به همان چیزی می شوید که درباره آن بیشتر فکر می کنید .

همیشه درباره چیز هایی فکر کنید که واقعا طالب آن هستید و از فکر کردن درباره چیزهایی که خواستار آن نیستید اجتناب کنید.


3-قانون عینیت یافتن ذهنیات 

دنیای پیرامون شما تجلی فیزیکی دنیای درون شماست کار اصلی شما در زندگی این است که زندگی مورد علاقه خود را در درون خود خلق کنید زندگی ایده آل خود را با تمام جزئیات آن مجسم کنید و این تصویر ذهنی را تا زمانی که در دنیای پیرامون شما تحقق پیدا کند حفظ کنید .

  • علی واحدی

1- با ارزش ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است نه آن پولی که به دست می آوریم. توانایی از دست نمی رود اما پول و ثروت ممکن است بارها از دست برود.

 

2- موفقیت مانند نردبان است و مهارت های ما پله های آن را می سازد، اگر پله ها کامل نباشد، ما نمی توانیم از نردبان بالا برویم.

 

3- پتانسیل انسان آنقدر زیاد است که می توان صد زندگی همزمان داشته باشد. ما می توانیم هر چیزی را بیاموزیم ودر هر امری متخصص شویم.

 

4- آموزش کلید موفقیت است ولی چون سخت و وقت گیر است و بیشتر انسان ها تنبل اند کسی برای یادگیری اهمیت قائل نمی شود.

 

5- امروزه نه تنها باید هوشمندانه کار کرد بلکه باید هوشمندانه وسخت کار کرد تا به ثروت و موفقیت نائل شد.

 

  • علی واحدی

بزرگترین هدف من اینه که ایران صدر نشین این جدول باشه 

پس بیایید تلاش کنیم به امید روزی که ایران رو صدر این جدول ببینم 


فنلاند


با وجود این که فنلاند فقط در دهه ١٩٥٠ در معرض صنعتی‌سازی قرار گرفت، به عنوان یکی از پیشرفته‌ترین کشورها در جهان محسوب می‌شود. در روابط بین‌المللی برای فن آوری بالا و مراقبت‌های بهداشتی شناخته شده است. وجود محققان برجسته در فنلاند منجربه همکاری‌هایی در زمینه‌هایی مانند بهبود جنگل‌ها، مواد جدید، محیط زیست، شبکه‌های بی‌طرف، دماهای پایین فیزیکی، تحقیقات مغزی، بیوتکنولوژی، تکنولوژی ژنتیکی و ارتباطات شده است.

  • علی واحدی

روزگاری یک کشاورز در روستایی زندگی می کرد که باید پول زیادی را که از یک پیرمرد قرض گرفته بود ، پس می داد . کشاورز دختر زیبایی داشت که خیلی ها آرزوی ازدواج با او را داشتند …

وقتی پیرمرد طمعکار متوجه شد کشاورز نمی تواند پول او را پس بدهد ، پیشهاد یک معامله کرد و گفت اگر با دختر کشاورز ازدواج کند بدهی او را می بخشد ! دخترش از شنیدن این حرف به وحشت افتاد و پیرمرد کلاه بردار برای اینکه حسن نیت خود را نشان بدهد گفت : اصلا یک کاری می کنیم ، من یک سنگریزه سفید و یک سنگریزه سیاه در کیسه ای خالی می اندازم ، دختر تو باید با چشمان بسته یکی از این دو را بیرون بیاورد . اگر سنگریزه سیاه را بیرون آورد باید همسر من بشود و بدهی بخشیده می شود و اگر سنگریزه سفید را بیرون آورد لازم نیست که با من ازدواج کند و بدهی نیز بخشیده می شود ، اما اگر او حاضر به انجام این کار نشود باید پدر به زندان برود .
این گفت و گو در جلوی خانه کشاورز انجام شد و زمین آنجا پر از سنگریزه بود . در همین حین پیرمرد خم شد و دو سنگریزه برداشت . دختر که چشمان تیزبینی داشت متوجه شد او دو سنگریزه سیاه از زمین برداشت و داخل کیسه انداخت ! ولی چیزی نگفت !

  • علی واحدی

دخترک طبق معمول هر روز جلوی کفش فروشی ایستاد و به کفش‌های قرمز رنگ با حسرت نگاه کرد بعد به بسته‌های چسب زخمی که در دست داشت خیره شد و یاد حرف پدرش افتاد: اگر تا پایان ماه هر روز بتونی تمام چسب زخم‌هایت را بفروشی آخر ماه کفش‌های قرمز رو برات می‌خرم." دخترک به کفش‌ها نگاه کرد و با خود گفت: یعنی من باید دعا کنم که هر روز دست و پا یا صورت ١٠٠ نفر زخم بشه تا ..... و بعد شانه‌هایش را بالا انداخت و راه و افتاد و گفت: نه ..... خدا نکنه ..... اصلآ کفش نمی‌خوام.


  • علی واحدی
الکتروسیکلت

آخرین اخبار در مورد نشر آثار آموزشی بازاریابی و موفقیت
فایل های صوتی و سمینار های اساتید برجسته بازاریابی و ...