سمپلینگ و پروموشن چیست ؟ ورود روز افزون برندهای مختلف در چرخه رقابت و گسترش بازار رقابتی میان تولیدکنندگان و واردکنندگان ، و نیز با توجه به تغییر ذائقه
- ۱ نظر
- ۲۶ مهر ۹۷ ، ۱۳:۴۶
یک فروشنده ی خوب باید ویژگی هایی داشته باشد و نکاتی را رعایت کند.در این زمینه باید اشاره کنیم،مراحل بسیار مهمی در این شغل مطرح میشوند که در صورت رعایت نکردن آنها،در درازمدت مشکلاتی برایمان پیش می آید.در این مقاله می خواهیم تمام نکات مهم این شغل و بازاریابی را بررسی کنیم.
1. شش قدم فروشندگی
الف.توجه: شما باید بتوانید توجه مشتری را جلب کنید. به این ترتیب می توانید او را وارد بحثی کنید تا نیازهای وی را دریابید.
ب.علاقمندی ها: باید کنجکاوی مشتری خود را برانگیزید تا او تشنه دانستن چیزهای بیشتری در مورد محصولات شما باشد
ج.صحبت: باید خیال مشتری را راحت کنید که محصول شما نیازهای وی را برآورده می سازد. همینطور باید نسبت به کالایی که می فروشید اشتیاق نشان دهید، نظر مثبت و انگیزه کافی از همین اشتیاق بهدست میآید.
د.خواستن: شما باید احساس خواستن و نیاز را در ذهن مشتری خود زنده کنید.
ه.عقد قرارداد و فروش: قرارداد ببندید، در غیر اینصورت تنها وقت خود را تلف میکنید و یا برای رقبای خود کار میکنید.
و.تبریک: وقتی مشتری گفت بله، به او تبریک بگویید. تصمیم او به معنی سود شماست. و او نیاز به تایید این دارد که تصمیمش صحیح است.
2.پنج حقیقت درباره شما و مشتری شما
الف.مشتری رییس است
تمام چیزهای که متعلق به شماست با پول مشتری تهیه شده است. هر ترفیعی که در تمام طول زندگی به دست می آورید با پول مشتری میسر شده است
ب.مشتری سودآور است
مشتری تنها غازی است که تاابد هر روز یک تخم طلا می گذارد،بنابراین باید مراقب او باشید.به مشتری تازه کمی بیشتر سرویس بدهید،چون انها بهترین مخاطبان شما برای فروش بیشتر خواهند بود
ج. باید خود را بهجای مشتری بگذارید
هر روز ده دقیقه را به فکر کردن درباره ی این که چگونه خود را جای مشتری بگذارید اختصاص دهید.به حرف های مشتری خود گوش کنید.از آن ها سوال هایی بپرسید؛ به چشمان آنها نگاه کنید.
د. چرا مشتری ها شما را ترک میکنند
سه درصد محل زندگی خود را عوض می کنند.
پنج درصد دوستی های دیگری ایجاد میکنند.
نه درصد به دلایل رقابتی ما را ترک میکنند.
چهارده درصد به دلیل عدم رضایت از محصول، دیگر محصول ما را نمیخرند.
شصت و هشت درصد به دلیل بیتفاوتی فروشندگان و کارمندان هستند.
ه. شما فقط وظیفه فروشندگی ندارید
اگر مشتری نباشد، تجارتی در کار نخواهد بود به همین سادگی. برای مشتریها قابل اعتماد باشید..
3.چهار روش برای ارتباط برتر
الف. روی چیزهای که لازم است بدانید تمرکز کنید.
نیازهای واقعی مشتری چه هستند؟ او چه میخواهد؟ انگیزه خرید اصلی چیست؟
ب.همیشه ارتباط دوطرفه را حفظ کنید.
علایق اصلی او را مشخص کنید. میتوانید این کار را با طرح چند سوال انجام دهید.همچنین گوش بدهید.(صدای مشتری).فروشندگان معمولا گوش نمی دهند.
ج.مواظب این سه مساله مهم باشید:ظاهر، نظر و منش
ظاهر مناسب شما چیزهای زیادی به مشتری می گوید
یادتان باشد نظر شما همیشه برای مشتری ظاهر میشود
اگر ظاهرتان طوری به نظر می آید که معلوم است علاقمند کمک به دیگران هستید، زمینه کافی برای جلو رفتن به وجود آمده است.
د.مراقب طرز گفتارتان باشید
مهمترین فاکتور موثر در ترغیب مشتری به خرید و مشتری ماندن، اولین برخوردی است که با او دارید. لبخند بزنید و با مشتری احوالپرسی کنید. بلافاصله عکسالعمل نشان ندهید. قولی ندهید که عمل به آن در توان شما نیست.
4.شش نشانه گذاری برای فروشندگی
الف.لبخند دوستانه و مشتاق تحویل مشتری بدهید.
با مشتری دم در ملاقات کنید. اگر نام مشتری را میدانید، آن را بهکار گیرید.
ب.کارهایتان را نفروشید.
به شواهدی که احتمالا کمک می کند تا نیازهای وی را بشناسید توجه نمایید. سوالهایی بپرسیدکه درباره شخص مشتری است و به او بفهمانید مسایل او برایتان جالب است.
ج.برای شرکتتان ایجاد اعتماد و اطمینان کنید.
مدارک یا هر چیز دیگری راکه ثابت میکند متعلق به شرکتی معتبر هستید به او نشان دهید. اگر به مصرفکننده محصولاتی میفروشیدکه احتیاج به لوازم یدکی دارند، اطلاعات کافی درباره این لوازم در اختیار او بگذارید.
د.مشتری را آماده کنید.
او را راهنمایی کنیدکه درباره نیازهایش صحبت کند. کاری کنید بداند به محصول شما نیاز دارد.
ه.امکانات و تجهیزات را به مشتری نشان دهید.
این کار در مورد هر محصولی موثر است. بگذارید مشتری اهمیت داشتن محصول شما راحس کند.
و.به سوالات او پاسخ دهید.
نیازهای مشتری را بشناسید. سوالهای او را یکی یکی پاسخ دهید. درصورت امکان با مشتری در شرایط کاملا آرام بدون سروصدا صحبت کنید.
5.سه نکته برای بازاریابی از طریق پست تبلیغات و نامه
الف.نیاز به اگهی و خبرنامه ی تبلیغاتی نیازی واقعی است.
بدون وجود تبلیغات کافی هرگز موفق به دیدن بسیاری از افرادی که ممکن است مشتری شما باشند نخواهید شد.
شما به این دلایل نیاز به اگهی دادن منظم دارید:
الف-1ممکن است مشتری شما را فراموش کرده باشد
الف-2ممکن است رقبا محصول خود را به وی بفروشند
الف-3نیاز به مشتری جدید دارید
الف-4لازم است درباره نیازهای جدید مشتری ها اطلاعات کسب کنید
ب.پستکردن مستقیم نامههای تبلیغاتی و نظرخواهی میتواند یک سلاح بینهایت موثر در افزایش فروش باشد.
نامه نوشتن یک راه عالی برای ایجاد ارتباط با مشتری هایی است که هنوز با فروشندگان ملاقات نکردهاند. نوشتن نامه پیش از فروش کار بسیار ساده است و انتخاب های زیادی دارید.
ج. جادوی محصولاتتان را در نامهها به نمایش بگذارید.
مطمئن شوید که سه جز بسیار مهم را در پاکت نامه جای داده اید: نامه، فرم سفارش و پاکت مخصوص جواب.
پرومود باترا - ترجمه طوبی یکتایی - انتشارات کتابسرای تندیس
در این نوشته کوتاه، هفت نکته بازاریابی کم خرج ولی بسیار موثر برای کمک به کسب و کارهای کوچک جهت یافتن مشتریان و افزایش فروش محصولات و خدمات به آنان گردآوری شده است.
هدف شرکت ها و سازمانهای بزرگ از انجام تبلیغات، اشاعه نام تجاری، و ایجاد شناخت، برای آینده است. اما کسب و کارهای کوچک، توان مالی انجام تبلیغات وسیع را ندارند.
در عوض، تبلیغاتتان را طوری طراحی کنید که فروش در زمان حال اثر بگذارد. یک روش برای اینکار، آنست که همواره در تبلیغات خود، پیشنهادهای تجاری به نفع مشتریانتان ارائه کنید. این یک راه مناسب برای جلب نظر مشتریان بالقوه است.
برخی از افرادی که می توانند مشتری شما شوند، ممکن است نخواهند به اندازه ای که شما برای ارائه خدمات و یا فروش محصولاتتان در نظر دارید، مبلغی به شما پرداخت کنند. افرادی هم هستند که بیشتر از اینکه کیفیت برتر برایشان مهم باشد، قیمت کمتر، برایشان اهمیت دارد. برای اینکه این تعداد از مشتریان را از دست ندهید، می توانید نسخه ای کوچکتر و محدودتر از خدمات و یا محصولاتتان را با قیمت کمتری ارائه نمایید.
قانون بالا برای همه مشتریان صدق نمی کند. همه ی مشتریان دنبال قیمت های کمتر نیستند. بسیاری حاضرند قیمت بیشتری بپردازند تا محصول و یا خدمت برتری نسبت به دیگران از شما خریداری کنند. شما با ارائه نسخه ای برتر از خدمات و یا محصولات خود می توانید توجه این مشتریان را به خود جلب نمایید و در نتیجه، میزان متوسط درآمد خود را افزایش دهید. یک روش دیگر هم این است که تعدادی از محصولات و خدمات متفاوت خود را به هم ترکیب نمایید و به عنوان یک محصول ویژه با قیمت بالاتری ارائه نمایید.
در جستجوی روش هایی برای تبلیغات و بازاریابی باشید که رقبای شما ممکن است از قلم انداخته باشند و یا دست کم گرفته باشند. با کمی خوشفکری، همواره نکات و راه هایی ممکن است بیابید که بدور از ایجاد رقابت، درآمدتان را افزایش دهید. برای مثال تبلیغات تان را بر روی کارتهای تبریک و کارت پستال چاپ کنید و در موقعیت های مختلف؛ برای مشتریان هدف خود، ارسال نمایید. همین ایده ساده می تواند توجه و ترافیک زیادی را به سمت وب سایت شما که در آن محصولات و خدماتتان معرفی شده اند، ایجاد نماید.
سایز تبلیغاتتان را کوچک کنید طوری که بتوانید تبلیغات بیشتری انجام دهید. تجربه نشان داده است که برخی از تبلیغات کوچک، بازده بیشتری به نسبت تبلیغات بزرگتر، داشته اند.
با کسب و کارهای کوچک دیگرکه رقیبتان نیستند همکاری نمایید و پیشنهاد دهید که تبلیغات برای محصولات و خدماتتان، را با هم انجام دهید و هزینه ها را تقسیم نمایید. یا اینکه شما محصولات آنان را در کنار محصولات خود معرفی نمایید و آنان نیز این کار را برای محصولات و خدمات شما انجام دهند. تجربه نشان داده است که این روش، با هزینه ای کم، فروش زیادی را برای شرکت ها و کسب و کارهای همکار ایجاد کرده است.
از انجاییکه مشتریانتان در صورتیکه از محصول یا خدمات شما راضی باشند، به شما و کیفیت کار شما اعتماد دارند، بهتر است برای جلب مشتریان بیشتری، به آنها تکیه کنید تا غریبه ها. برای ترغیب مشتریان فعلی تان به افرادی که به صورت خواسته یا ناخواسته برای شما تبلیغات کنند، می توانید امکانات و روش های کاری ویژه ای برای آنان ایجاد نمایید. مانند تخفیف های ویژه ادامه کار با آنان. روش دیگر می تواند این باشد که محصولات و یا خدمات جدیدتان را پیش از اینکه اعلان عمومی نمایید، به آنان معرفی نمایید.
هر کدام از نکات ارائه شده در بالا می تواند یک روش ساده و ارزان برای هر کسب و کار کوچک برای جذب مشتریان بیشتر و افزایش درآمد در زمان کوتاهی باشد.
شما چه فکرمی کنید؟ اگر شما هم نظری دارید، در زیر، در بخش نظرات، با ما به اشتراک بگذارید.
اگر تجربه فروش چیزی را داشته باشید، حتماً تائید مینمایید که برای فروش موفق یک کالا 3 عامل کلیدی وجود دارد :
1- دانش کافی از کالا
2- علاقه به فروش
3- ارائه صحیح و حرفهای محصول
باید دقت نمایید، همه افراد این 3 عامل را باهم ندارند.
جملهای است که میگوید : فروشندگان موفق، فروشنده به دنیا میآیند.
البته که همیشه اینگونه نیست. بیشک، استعداد و پتانسیلهایی وجود دارد که با آموزش و کسب تجربه شکوفا خواهند شد.
در ادامه به بیان خصوصیات یک فروشنده میپردازیم، خصوصیاتی که با آموزش و تقویت، یک فرد مستعد به یک فروشنده حرفهای موفق تبدیل میگردد.
1- وجدان :
نتایج تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا در سال 1993 نشان میدهد که اغلب فروشندگان موفق باوجدان هستند. افرادی که به کار خود افتخار و به آن عشق میورزند، منظم بوده و از کارایی بالایی برخوردارند، دارای این ویژگی رفتاری هستند.
وجدان کاری به معنای ادامه انجام کار بدون فرصت دادن به دخالت حاشیهها است.
اگر فردی مرتب یا کارآمد نیستید، قطعاً قادر به آموختن آن هستید.
2- ادب :
برترین فروشندگان، بیشترین احترام را برای زمان مشتریان خویش قائل هستند. رفتار فروشنده با مشتریان کنونی و مشتریان بالفعل باید بهمانند رفتار با طلا باشد. زمان فروشنده برای مشتری باید کافی و برنامهریزیشده باشد. کمبود زمان مشتری را باید درک و به آن احترام گذاشت.
3- ابتکار :
فروشنده حرفهای، منتظر دریافت دستور نخواهد ماند. این افراد بسیار مصمم و علاقهمند به در اختیار گرفتن امور هستند. نظم فروشنده، عامل حفظ مسیر موفقیت است. اگر چیزی باید فروخته شود، حتماً راهی برای فروش آن وجود دارد. فروشنده باید در خصوص فروش محصولات از نبوغ و روشهای ابتکاری نیز استفاده نماید. فروشندهای که یک روش روتین برای معرفی و فروش کالا دارد، هرگز رشد نمینماید. ابتکار همراه با ریسک است و ریسک منطقی باعث ایجاد تجربه و افزایش مهارت میگردد.
4- گوش دادن :
برترین فروشندگان کسانی هستند که از مشتریان خود سؤال پرسیده و به پاسخ آنان بهدرستی گوش میدهند. وقتی به مشتری گوش فرا دهید، نیاز و خواسته مشتری را بهدرستی تشخیص و راهکار مناسب را ارائه خواهید نمود. از سوی دیگر، گوش دادن به مشتری، نشانه احترام به کلام وی است. 8 گام برای اینکه نشان دهید، شما خوب گوش میدهد.
5- ایستادگی :
یکی از خصوصیات فروشندگان صبر و ایستادگی در مقابل ناملایمات است. زیرا فروشنده باید به شنیدن کلمه "نه" عادت نماید. پس باید اعتمادبهنفس و ایستادگی بالایی از خود نشان دهد. اما همین ایستادگی نیز باید به تکنیک فروش مسلح شود تا "جواب نه" کمتر دریافت شود. چهارراه تبدیل جواب "نه" به "بله".
6- پذیرنده کلام مربی :
پذیرش کلام مدیر بهعنوان مربی فروش، از داشتن تجربه بااهمیتتر است. فروشنده موفق باانرژی کافی و علاقه بهسوی یادگیری و پذیرش کلام مربی گام برمیدارد. او از هرگونه پیشنهاد استقبال مینماید. فروشنده موفق، سریعاً خود را با تغییر تاکتیکهای مربی خویش منطق ساخته حتی اگر با تمام روندهای گذشته فروش متفاوت باشد.
7- خوشبین :
ترجیح میدهید از چه کسی خرید نمایید ؟ از فروشندهای خوشبین و شاداب یا فروشندهای بدبین و افسرده ؟
تمایل مشتریان به خرید از فروشندهای خوشبین و بشاش است.
8- زیرک بودن :
یک فروشنده حرفهای موفق، باید توانایی تغییر مسیر بهموقع را داشته باشد و بهمحض آنکه جواب منفی دریافت نماید، با کمک خلاقیت خویش، مسیر هوشمندانه دیگری را برای ادامه عملیات فروش پیش میبرد.
فروشنده باید توانایی فهم زبان بدن مشتری را نیز داشته باشد تا پیش از دریافت جواب نامناسب قادر به تغییر استراتژی فروش خویش را داشته باشد.
9- اشتیاق :
فروشنده درجهیک، از کار خود لذت میبرد. مهمترین مسئله این است که فروشنده حرفهای موفق باید اشتیاق و تعصب کافی در خصوص کالا یا خدمات خویش، داشته باشد. اشتیاق فروشنده به مشتری منتقلشده و انگیزه خرید را تقویت مینماید.
10- سؤال پرسیدن :
تحقیقات Searcy نشان میدهد : بالاترین کارایی در بین فروشندگانی است که تعداد بیشتری سؤال از مشتری خود پرسیدهاند.
لزوماً تمام این سؤالات در خصوص خود کالا نیست. البته سؤالات منطقی که موجب رنجش مشتری نگردد. استراتژی طرح سؤال از پاسخ سؤال قبلی، یک تکنیک بسیار مناسب است.
11- مستقل :
تا زمانی که درآمد فروشنده از دریافت پورسانت باشد، فروشنده مستقل است و شخصاً شاخصهای ارزیابی عملکرد خویش را تعریف و درصدد بهبود عملکرد خویش خواهد بود.
ازآنجاییکه منافع فروشنده در میان است، پس بودونبود مدیر اهمیت چندانی ندارد. فروشنده مستقل تلاشهای خود را برای افزایش میزان فروش سازمان بالابرده تا میزان درآمد خود را حداکثر نماید. در این حالت فروشنده مستقل خود انگیزاننده است. فروشندهی مستقل برای کسب موفقیت، شخصاً خود را سرزنش یا تشویق مینماید.
12- مدیریت زمان :
فروشندگان موفق، بر زمان خود مدیریت مناسب دارند. مثلاً، پیدا نمودن کوتاهترین مسیر بین دو موقعیت جغرافیایی. زیرا زمان بیشتر به معنای فرصت بیشتر برای فروش بیشتر است. اهمیت به زمان خود، منجر به اهمیت دادن به زمان مشتری خواهد شد.
حس خوبی دارد که فروشنده پیشنهادی اراائه دهد و از خریدار جواب مثبت بگیرد. هدف اصلی در هر خرید و فروشی وادار کردن خریدار به تصمیم گیری برای خرید است. چه چیز باعث می شود هنگامی که خریدار آماده خریدکردن است باز راه به جایی برده نمی شود. عواملی که باعث می شود خریداری در هنگام خرید کالای مورد نیازش پشیمان شود و دست رد بر سینه فروشنده زند چیست؟سوالات بی موقع یکی از عوامل از دست رفتن مشتری در هنگام خرید می باشد.
چرا فروشنده ها سوال را به موقع مطرح نمی کنند؟
گاهی اوقات مسائلی پیش می آیدکه باید برای مشتری مسائلی روشن و برآورد شود و یا موضوعی به نمایش گذاشته شود.
مواردی که باعث میشود مشتری در هنگام خرید کالای مورد نیازش پشیمان شود مطرح نشدن سوال بموقع از طرف فروشنده میباشد.
چرا سوال بموقع پرسیده نمیشود؟
یکی از دلایل بموقع مطرح نشدن سوال<ترس>میباشد، بله درست است ترس فروشنده، ترس از دست دادن فضای دوستانه ای که با مشتری دارد.
در این مورد فروشنده با خریدار بسیار صمیمی میشود و از بحث اصلی و موردنظر،که نیاز خریدار است دور میشود.دراینجا خریدار احساس میکند که وقتش به بطالت میگذرد و نیازش برای خرید نادیده گرفته شده است. این مورد ترس فروشنده از ، از دست دادن فضای دوستانه با مشتری را بیان میکند.
این ترس در فروشنده را میتوان در موارد دیگر نیز مشاهده کرد.اگر مشتاق دانستن هستید پس متن زیر را به دقت مطالعه کنید..
مثل این مورد:
فروشنده ای که به دلیل ماهیت کارش سوال رابجا مطرح نمیکند. بعضی از مواقع خریدار در مرحله خرید قرار دارد ولی فروشنده این اصرار وسماجت را به خرج نمیدهد که خریدار را به سمت خرید سوق دهد،بیشتر فروشنده ها این اصرار و سماجت را بانام <تمنا یا گدایی کردن> از خریدار یاد میکنند،در صورتی که چنین چیزی نیست.تنها قرار دادن اطلاعات در مورد کالا،برای مشتری که در آستانه خرید قرار دارد کافی نیست بلکه یک محرک بیرونی یا یک انگیزه برای خریدار باید ایجاد شود تا مشتری به خرید صددرصد برسد.
مورد دیگری که میتواند باعث عدم مطرح شدن بموقع سوال از طرف فروشنده شود<خجالتی بودن>فروشنده میباشد.اینگونه از فروشنده ها به یک فرمول حاضر وآماده پناه میبرند واطلاعات موردنظر را از روی نوشته ها و فرمولهای ازپیش تائین شده برای مشتری بازگو میکنند.اگردر این بین احیانا مشتری پرسشی از فروشنده داشته باشد که بیانگر تمایل به خرید باشد،یک فروشنده ی خجالتی و ناآگاه نسبت به این قضیه مشتری را به راحتی از دست خواهد داد.البته این نکته که طرح ریزی و برنامه ریزی از قبل برای فروش بسیار مهم است اما این برنامه ریزی باید منعطف باشد.
دلیل دیگری که باعث میشود سوال از طرفروشنده بموقع مطرح نشود ترس از موفق نشدن است،بدین صورت که مبادا خریدار به او جواب رد دهد.فروشنده بای برداشت درستی از نیاز مشتری داشته باشد که موجب سوتفاهم نشود و باید تشخیص دهد که سوال را چه موقعی مطرح نماید که باعث پیشرفت در کار شود.
فروشنده ای که ویژگی ترس از موفق نشدن را در خود داشته باشد نمیتواند فروشنده ی موفق شود،مگراینکه پرسشگر وجویا باشد وبای انتظار داشته باشد که گاهی مورد قبول واقع نشود.. بخاطر بسپارید که جوینده همیشه یابنده است..
اما مطلب پایانی درمورد یک ترس اصلی و مهم میباشد که آن ترس از ندانسته ها و ترس از نتیجه وعدم شناخت خریدار میباشد.اینئ همان ترسی است که فروشنده ها از آن در عذابند.
ناآگاهی و تردید،عدم اطلاع از نتیجه ی کار..
این همان موضوع ،در هر موقعیت ترس نمیباشد؟
حال شما در مورد این فکر کنید و دوباره در فروشندگی خود تجدید نظر کنید…
ژان بقوسیان